معنویّت و اخلاق

گفتگویی با آقای مهدی جمشیدی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی پیرامون تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب


«شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار می‌آورد؛ این، بی‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمی‌آید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه‌ را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند ...»
 
وجه اصلی و عمده‌ی تمایز میان «دولت دینی» و «دولت سکولار» آن است که دولت دینی، خویش را مکلف و موظف می‌داند که جامعه را به «ارزش‌های الهی» نزدیک سازد و «فرهنگ قُدسی و دینی» را بر جامعه حاکم گرداند، درحالی‌که دولت سکولار، نسبت به ارزش‌ها بی‌تفاوت است و تنها مقاصد مادی محض را دنبال می‌کند. دولت اسلامی نه‌فقط باید زمینه و بستر اجتماعی را برای تعمیق و تثبیت دیانتِ مردم فراهم سازد، بلکه این، «مهم‌ترین وظیفه»‌ی اوست و در عرض آن، هیچ وظیفه‌ای قرار ندارد. مقصد انسان مؤمن، توحید و تقرب به خدای متعال است و زندگیِ دنیا و موهبت‌ها و تمتّعات مادی، همگی در حکم «مقدمه» هستند و به‌تنهایی مطلوبیتی ندارند. در چهارچوب این برداشت از «معنای زندگی»، فلسفه‌ی اجتماعی و سیاسی خاصی شکل می‌گیرد که ساختارهای رسمی را در مسیر وصول به هدف‌های معنوی و دینی قرار می‌دهد و زندگی اجتماعی و نظام سیاسی را به‌مثابه درآمدی بر استکمال انسان و تحصیل سعادت اخروی در نظر می‌گیرند.


گفتگویی با آقای مهدی جمشیدی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی پیرامون تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب


«]انقلاب،] عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. [...] نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است.»
 
برخلاف داوری‌های مشهور و رایج که ساده‌نگرانه و خام‌اندیشانه هستند، هرگز این‌طور نیست که در جامعه‌ی ایران پس از انقلاب، فرهنگ اسلامی و انقلابی، دچار انحطاط و زوال شده باشد و جامعه از ارزش‌های عالی دور افتاده باشد. کسانی که چنین تحلیل و برداشتی دارند، یا گذشته را بسیار آرمانی و مطلوب تصویر می‌کنند و خیال‌پردازانه هیچ نقص و خللی در آن نمی‌بینند، یا پاره‌ای ظواهر نقص‌آلود و ناخوشایند کنونی، آن‌ها را می‌فریبد و بر اساس همین ظواهر و نمودهای نامطلوب، قضاوت می‌کنند و جامعه را سرشار از کاستی و کژی قلمداد می‌کنند. حال آنکه نه گذشته این‌چنین خوشایند و آرمانی بود، نه زمان حال این اندازه آغشته به نقصان و عیب است. برعکس، اگر فارغ از حساسیت‌ها و جهت‌گیری‌های واقعیت‌گریز، به جهان فرهنگی انقلاب بنگریم، درخواهیم یافت که در این‌ قلمرو نیز پیشرفت‌ها و تحرکات انقلاب، چشمگیر و درخور توجه بوده است؛ چنان‌که شواهد و قراین عینی، حاکی از این مدعا هستند و آن را اثبات می‌کنند. کسانی که از وضع فرهنگی در دوره‌ی پهلوی مطلع هستند و حقایق آن را دریافته‌اند، می‌توانند به‌خوبی این «تحول فرهنگی عمیق و کلان» را درک کنند و انقلاب را به‌خاطر چرخش فرهنگی بزرگی که با خود به ارمغان آورد، بستایند.

آقای مهرداد بذرپاش عضو هیئت علمی دانشگاه و نماینده سابق مجلس در یادداشتی به تحلیل بیانیه‌ی گام دوم انقلاب از زاویه‌ی تحلیل پیش‌ران‌هایِ مطرح شده در آن پرداخته است.

بیانیه‌ی گام دوم، سندی ناظر به آینده است. بیشتر این‌گونه اسناد مبتنی بر «پیش‌ران‌»هایی تدوین و طراحی می‌شوند تا آینده وقوع محتوای هدف را عینی‌تر ترسیم و تبیین کنند. در بازبینی بیانیه گام دوم از این منظر، می‌توان بر اساس اهمیت و اولویتی که به وا‌ژگان کلیدی متن داده شده از یک سو و منظومه اسناد راهبردی انقلاب از سوی دیگر، در پی استخراج پیش‌ران‌‌ها بود که در این نوشتار به آنها اشاره و ارجاع می‌شود:

آقای عبدالله گنجی استاد دانشگاه، کارشناس مسائل سیاسی و فعال رسانه‌ای در یادداشتی به استخراج ۹ نکته‌ی مهم از بیانیه گام دوم انقلاب پرداخته است.
ما در پیشرفت نظام جمهوری اسلامی جامعیتی را قائلیم و در توسعه‌ی کشور مثل نظام طاغوت به صورت کاریکاتوری رشد نکرده‌ایم یا صرفا رشد را در یک حوزه‌ی عینی و مالی که البته آن هم بسیار لازم است، نمی‌بینیم. یعنی در کنار رشد مادی و شاخص‌های توسعه ابعاد دیگر توسعه را مثل معنویت، اخلاق، عدالت و ... پرورانده‌ایم. نقطه‌‌ی اساسی دستگاه معرفتی جمهوری اسلامی این است که ما انسان را موجودی تک‌بعدی نمی‌بینیم تا صرفا به مسائل اقتصادی توجه کنیم. در نظام دینی؛ اخلاق، معنویت، علم، کمال و رشد در کنار زندگی مادی دیده می‌شود.

در شرایط کنونی که بشریت سرخورده از مکتب‏ها و دسیسه‏ها در صدد یافتن راهی مطمئن به سوی معنویت و عدالت و عقلانیت است، ملت عزیز ایران به ویژه نسل جوان و دانشجوی آن با نشاط و بالندگی قله‏های علم و معرفت را یکی پس از دیگری فتح می‏کند و دسیسه‏های دشمنان از جمله آپارتاید علمی که از سوی سلطه‏گران جهانی تعقیب می‏شود با عنایت الهی فقط موجب استحکام عزم و اراده آنان را فراهم کرده است.