آقای سعید اشیری پژوهشگر و نویسنده در یادداشتی به تحلیل بیانیهی گام دوم انقلاب از زاویهی تحلیل کارکردها و اثرات گفتمانسازانه و اجتماعی آن پرداخته است.
چگونه باید راهِ جامعهسازی و تمدّنسازی را پی گرفت؟ بخشی از پاسخ بدین پرسش را باید در وجه نرمافزاری تمدّن نوین اسلامی دانست: سبک زندگی اسلامی. تحلیلی از چگونگی تحقّق این مهم در یک فضای میانه، بین دو وجه آرمانگرایانه و الگومندی جامعه تعیین میشود؛ در آرمانگرایی، سخن از کمال مطلوب و وضع معهودی است که فرد و جامعه (و حتّی تاریخ) میخواهند بدان برسند، امّا در الگوسازی، پیگیری یک اُسوه، نمونه و شرایط تعیّنیافته است که خود را به فرد و جامعه معرّفی میکند. اگر ما در جامعه، مدام از آرمانهای بلندپروازانه در دوردستها سخن بگوییم، این البته کارکردهای خاصّ خود را خواهد داشت، امّا وقتی دربارهی الگوسازی سخن میگوییم، باید بدانیم که الگو، باید واضح و همهفهم و جامعهپذیر باشد. در غیر این صورت، افراد جامعه خواهند گفت: من اگر الگویی را نمیشناسم و یا نمیتوانم بفهمم، چگونه میتوانم آن را در زندگی تکرار کنم و بر اساس آن رفتار کنم؟
اهمّیّت و کارکرد این بیانیّه، در همین جا است که صرفاً بلندنگر و آرمانگرا نیست، بلکه به واقعیّتها و عینیّتها نیز به طور مکرّر ارجاع میدهد.